الهیه
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



صلی الله علیک با اباعبدالله الحسین . . *باید جواب کار فرهنگی باطل را با کار فرهنگی حق داد*



کاربران آنلاین

  • سعید رضایی





  • موزیک



      #موضع- امیرالمومنین- درباره -خلفا   ...

    پیامبر خدا(صلّی الله علیه و آله) در مقاطع گوناگون و به طور مکرّر به خصوص در واقعه تاریخی غدیر خم امیر المؤمنین(علیه السلام) را به عنوان خلیفه و جانشین پس از خود به همه مردم معرّفی کردند؛ امّا بر خلاف سفارشات ایشان، افرادی با نادیده گرفتن این وصایا و اعلام‌های عمومی، به خیال خود مصلحت اندیشی کرده و نظر خود را بر نظر خدا و رسول مقدم داشتند و طی یک فرآیند انتخاب گونه در سقیفه، ابوبکر را برگزیدند.
    حال یکی از مهمترین سؤالات آن برهه زمانی این است که اساساً موضع امیر المؤمنین(علیه السلام) چه بود و آیا از خلفای مزبور راضی بودند یا خیر؟ این مسأله در دو قسمت؛ اول، تصمیم بزرگ به خاطر اسلام. دوم، برخورد با خود خلفا، مورد بررسی قرار می گیرد.

    تصمیم بزرگ به خاطر اسلام
    طبق پیش بینی پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) در مورد پیشامدهای پس از ایشان و عدم همراهی مردم و به خصوص خواص، با امیر المؤمنین(علیه اسلام)، مصلحت بر آن بود که حضرت صبر پیشه کنند که این کار به نفع اصل دین نورسته اسلام بود.
    لذا پیامبر خدا در توصیه به امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً [عَلَيْهِمْ] فَجَاهِدْهُمْ وَ قَاتِلْ مَنْ خَالَفَكَ بِمَنْ وَافَقَكَ فَإِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَاصْبِرْ وَ كُفَّ يَدَكَ وَ لا تُلْقِ بِيَدِكَ إِلَي التَّهْلُكَةِ»؛ پس اگر در نبرد با آنان يارانى يافتى با آنان جهاد كن و با موافقانت با مخالفانت بجنگ، پس اگر يارانى نيافتى، پايدارى پيشه كن و دست نگهدار و خود را در مهلكه نينداز!
    پس عدم قیام بر علیه خلفاء را باید از این منظر دید و تحلیل کرد، نه اینکه حضرت از این کار خلفاء رضایت داشته باشند. باز کردن گره های کور و حل مشکلات صعب و پاسخ به سؤال های گوناگون در زمان حکومت خلفا نیز از جمله مصادیق همین رویکرد است.

    برخورد با خود خلفاء
    بهترین نمونه برای روشن کردن موضع امام علی(علیه السلام) در مقابل خلفاء، خطبه شقشقیّه است. برای این منظور نگاه اجمالی به این خطبه می کنیم.

    دلایل نارضایتی امام علی(علیه السلام) از خلفاء برگرفته از خطبه شقشقیه:

    1- برتری بلامنازع امام علی(علیه السلام):
    · آگاه باشيد به خدا قسم ابوبكر پسر ابوقحافه جامه خلافت را پوشيد در حالى كه مى‏دانست جايگاه من در خلافت چون محور سنگ آسيا به آسياست.
    · هيچ مرغ بلند پروازى در پرواز به بلندى مقام من نمى رسد.
    · خدايا، داد از آن شورا كه آنجا در سنجش مقام من با ابوبكر شك روى داد تا آن حد كه مرا در رديف اينها(اعضای شورا) پنداشتند.

    2- ناچاری و اضطرار حضرت:
    · ولى به ناچار از آن(خلافت) چشم پوشيدم و كناره گرفتم و بر سر دو راه ماندم يا دستِ تنها به مبارزه بر خيزم و يا صبر كنم و از جنگ با كوردلان پرهيز نمايم. در اين صورت است كه سالخوردگان، فرتوت و ناتوان مى‏شوند و كودكان، پير مى‏گردند و ديندار تا ديدار با پروردگارش در رنج و مصيبت است.
    · صبر كردم مانند كسى كه به چشمش خار رفته و در گلويش استخوانى مانده، مى‏ديدم كه ميراثم را به تاراج مى‏برند.(5)

    3- ایرادات جدّی حکومت خلفا
    خلیفه اول:
    · شگفتا مردى كه در زمان زنده بودنش مى‏گفت مردم مرا از خلافت معاف كنيد چه شد كه هنگام مرگ، خليفه بعدى خود را هم معين كرد؟!

    خلیفه دوم:
    · اوّلى خلافت را در ناحيه‏اى خشن و سنگلاخ قرار داد زيرا كه عمر سخنش تند و ملاقات با او رنج آور و اشتباهش زياد و عذر خواهى‏اش بسيار بود. مصاحبت با شخصى داراى اين اوصاف مثل سوارى مى‏‌ماند كه بر شتر سركش سوار است، اگر مهارش را محكم نگه دارد، بينى شتر پاره و مجروح مى‏شود و اگر رها كرده به حال خود بگذار، سر نگون شده و بميرد.
    · به خدا سوگند كه مردم به انحراف از راه راست و نا فرمانى پروردگار گرفتار شدند و هر روز به رنگى در آمدند.

    خلیفه سوم:
    · تا اين كه سومى يعنى عثمان بن عفان به خلافت برخاست، در حالى كه شكم و دو پهلويش باد كرده بود و جز خالى كردن و خوردن كارى نداشت.
    · افراد قبيله و پسران پدرش با او همدست شدند، به جان بيت المال مسلمين افتادند مانند شترى كه گياهان تر و تازه بهارى را مى‏خورد.
    · آرى مال خدا را با حرص و ولع و با تمام دهان مى‏خوردند.

    از مجموع آنچه از این خطبه بر شمردیم روشن می شود که امام علی(علیه السلام) به هیچ وجه از هیچکدام از خلفا راضی نبود و کار آنها را غصب حق خود می دانست؛ ولی به خاطر مساعد نبودن شرایط و به خطر افتادن اسلام و نیز کشته شدن بی اثر خود، از این حق، صرف نظر کرد و بر سختی ها و مرارتهای حکومت خلفا صبر کرد.

    موضوعات: عمومی  لینک ثابت



    [دوشنبه 1397-03-21] [ 08:19:00 ق.ظ ]





      #امام -على -عليه -السلام -و -مسائل -سياسى   ...

    آگاهى سياسى

    توجّه به آگاهى سياسى مردم:
    مردى از ياران اميرالمؤمنين عليه السلام در جريان جنگ جمل سخت در ترديد قرار گرفته بود.
    او دو طرف را مى نگريست؛
    از يك طرف حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام را مى ديد و شخصيّت هاى بزرگ اسلامى را كه در ركاب امام على عليه السلام شمشير مى زدند.
    و از طرفى همسر نبىّ اكرم صلى الله عليه و آله، عايشه را مى ديد كه قرآن درباره زوجات آن حضرت مى فرمايد:
    وَ اَزواجُهُ اُمُّهاتهُم
    همسران او مادران امّتند.

    و در ركاب عايشه، طلحه را مى ديد از پيشتازان در اسلام، مرد خوش سابقه و تيرانداز ماهر ميدان جنگهاى اسلامى و مردى كه به اسلام خدمتهاى ارزنده اى كرده است.
    و باز زبير را مى ديد، خوش سابقه تر از طلحه، آنكه حتّى در روز سقيفه از جمله متحصّنين در خانه على عليه السلام بود.

    اين مرد در حيرتى عجيب افتاده بود كه يعنى چه!؟
    آخر على عليه السلام و طلحه و زبير از پيشتازان اسلام و فداكاران سخت ترين دژهاى اسلامند، اكنون رو در رو قرار گرفته اند؟ كداميك به حقّ نزديكترند؟ در اين گيرو دار چه بايد كرد؟!

    سرانجام محضر اميرالمؤمنين عليه السلام شرفياب شد و گفت:
    اَيُمكِنُ اَن يَجتَمِعَ زُبيرٌ وَ طَلحَةٌ و عائِشَةٌ عَلَى باطِلٍ؟
    آيا ممكن است طلحه و زبير و عايشه بر باطل اجتماع كنند؟
    شخصيّت هايى مانند آنان از بزرگان صحابه رسول اللّه، چگونه اشتباه مى كنند و راه باطل را مى پيمايند، آيا ممكن است؟

    امام على عليه السلام در جواب او سخنى دارد كه دكتر طه حسين دانشمند و نويسنده مصر مى گويد:
    سخنى محكمتر و بالاتر از اين يافت نمى شود. بعد از آنكه وحى خاموش شد و نداى آسمانى منقطع شد، سخنى به اين بزرگى شنيده نشده است.

    فرمود:
    اِنَّكَ لَمَلبُوسٌ عَلَيكَ، اِنَّ الحَقَّ وَ الباطِلَ لا يُعارَفانِ بِاَقدارِ الرِّجالِ،
    اِعرِفِ الحَقَّ تَعرِف اَهلَهُ،
    وَ اعرِفِ الباطِلَ تَعرِف اَهلَهُ.

    حقيقت بر تو مشتبه شده. حق و باطل را با ميزان قدر و شخصيّت افراد نمى شود شناخت.
    اين صحيح نيست كه تو اوّل شخصيّت هائى را مقياس قرار دهى و بعد حق و باطل را با اين مقياس ها بسنجى، اشخاص نبايد مقياس حقّ و باطل قرار گيرند.
    اين حقّ و باطل است كه بايد مقياس اشخاص و شخصيّت آنان باشند!

    موضوعات: عمومی  لینک ثابت



    [شنبه 1397-03-19] [ 11:09:00 ق.ظ ]





      #اعمال- آخر -ماه- رمضان   ...

    #شب -آخر -ماه: شب بسيار مباركى است، و براى اين شب چند عمل وارد است: اوّل: غسل.
    دوم: زيارت امام حسين عليه السّلام.
    سوم: خواندن سوره هاى «انعام» و «كهف» و «يس» و گفتن صد مرتبه:
    أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ
    از خدا آمرزش مى جويم و به سوى او می پويم.
    چهارم: اين دعا را كه شيخ كلينى از امام صادق عليه السّلام روايت كرده بخواند:
    اللَّهُمَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ وَ أَعُوذُ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ يَا رَبِّ أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ أَوْ يَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَكَ قِبَلِي تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُرِيدُ أَنْ تُعَذِّبَنِي بِهِ يَوْمَ أَلْقَاكَ
    خدايا اين است ماه رمضان، كه قرآن را در آن نازل كردى، اينك در حال گذشتن است، و من به ذات كريمانه ات پناه میآورم از اينكه سپيده اين شب طلوع كند، يا ماه رمضان بگذرد، و نزد تو برايم نتيجه كار ناشايست يا گناهى باشد كه بخواهى مرا به سبب آن روزى كه ملاقاتت كنم عذاب نمايى.
    پنجم: بخواند دعاى «يا مدبّر الامور» را كه بيان آن در اعمال شب بيست وسم گذشت ششم: ماه رمضان را با دعاهاى وداع، وداع گويد: دعاهايى كه شيخ كلينى و شيخ صدوق و شيخ مفيد و شيخ طوسى، و سيّد ابن طاووس (رضوان اللّه عليه) نقل كرده اند و شايد بهترين آنها دعاى چهل وپنجم صحيفه كامله باشد.
    سيّد ابن طاووس از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه هركه در شب آخر ماه رمضان، آن ماه شريف را وداع گفته و بگويد:
    اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِي لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَعُوذُ بِكَ أَنْ يَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّيْلَةِ إِلا وَ قَدْ غَفَرْتَ لِي
    خدايا اين ماه را آخرين بار روزه ام در ماه رمضان قرار مده، و به تو پناه می آورم از اينكه سپيده اين شب سر زند، مگر اينكه مرا آمرزيده باشى.
    پيش از آنكه سپيده بر آيد، حق تعالى او را بيامرزد، و توبه و بازگشت نصيب وى كند.
    سيّد و شيخ صدوق از جابر بن عبد عبد اللّه انصارى روايت كرده اند كه در جمعه آخر ماه رمضان خدمت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله رسيدم، چون نظر آن حضرت بر من افتاد، فرمود: اى جابر اين آخرين جمعه از ماه رمضان است، پس آن را وداع كن و بگو:
    اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إِيَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوما وَ لا تَجْعَلْنِي مَحْرُوما
    خدايا اين ماه را آخرين بار روزه ما در ماه رمضان قرار مده، اگر قرار داده اى پس مرا رحمت شده بدار، نه محروم از رحمت.
    به راستى هركه اين دعا را در اين روز بخواند به يكى از دو خصلت نيكو ظفر يابد: يا رسيدن به ماه رمضان آينده، يا آمرزش خدا و رحمت بى انتهاى او.
    سيّد ابن طاووس و كفعمى از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله روايت كرده اند كه فرمود: هركه در شب آخر ماه رمضان، ده ركعت نماز به صورت دو ركعت بخواند، در هر ركعت سوره «حمد» را يك بار، و
    «قل هو اللّه احد»
    راه ده بار، و در هر يك از ركوع و سجود ده مرتبه بگويد:
    سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ
    پاك است خدا و ستايش شايسته اوست و معبودى جز او نيست و خدا بزرگتر است.
    و هنگامی كه از ده ركعت فراغت يافت هزار مرتبه استغفار كند.
    و پس از استغفار سر به سجده گذارد و در حال سجده بگويد:
    يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ يَا إِلَهَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ تَقَبَّلْ مِنَّا صَلاتَنَا وَ صِيَامَنَا وَ قِيَامَنَا
    اى زنده به خود پاينده! اى داراى بزرگى و بزرگوارى، اى بخشنده دنيا و آخرت و اى مهربان دنيا و آخرت، اى مهربان ترين مهربانان، اى معبود گذشتگان و آيندگان، گناهانمان را بيامرز، و نماز و روزه و شب بيداريمان را قبول كن.
    سوگند به كسی كه مرا به راستى به پيامبرى مبعوث كرد، كه جبرئيل مرا از اسرافيل خبر داد و اسرافيل از پروردگار خود، كه سر از سجده برنداشته، خدا او را بيامرزد، و ماه رمضان را از او قبول كند، و از او درگذرد تا آخر خبر.
    و اين نماز در شب عيد فطر هم روايت شده است، ولى در اين روايت آمده است كه تسبيحات اربعه را در ركوع و سجود به جاى ذكر ركوع و سجود بخواند، و به جای «اغفر لنا ذنوبنا» تا آخر بگويد:
    اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ تَقَبَّلْ صَوْمِي وَ صَلاتِي وَ قِيَامِي
    گناهم را بیامرز، و روزه و نماز وشب زنده داری ام را بپذیر

    موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



     [ 10:53:00 ق.ظ ]





      روز قدس   ...

    موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



     [ 12:10:00 ق.ظ ]





      روز قدس   ...

    چرا روز قدس مهم است؟

    روز قدس نماد صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی حق در مقابل باطل
    چقدر سعی کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند در طول این سالها که روز قدس را که نماد صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی حق در مقابل باطل است، تضعیف کنند. روز قدس نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی حق و باطل، صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی عدل در مقابل ظلم است. روز قدس فقط روز فلسطین نیست؛ روز امت اسلامی است. روز فریاد رسای مسلمانان علیه سرطان کشنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی صهیونیزم است که به وسیله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دست متجاوز اشغالگران، مداخله کنندگان، قدرتهای استکباری به جان امت اسلامی افتاده است. روز قدس چیز کوچکی نیست. روز قدس یک روز جهانی است. یک پیام جهانی هم دارد. نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این است که امت اسلامی اولاً زیر بار ظلم نمیرود، ولو این ظلم از پشتیبانی بزرگترین و قدرتمندترین دولتهای عالم برخوردار باشد. چقدر سعی کردند روز قدس را تضعیف کنند و امسال بیش از همیشه تلاش کردند؛ اما روز قدس در ایران اسلامی، در تهرانِ باعظمت به همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دنیا نشان داد که عقربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی انقلاب و ملت ایران به کدام سمت و کدام جهت است؛ نشان داد که اراده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ملت ایران چیست؛ نشان داد که ترفندها و حقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و پول خرج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردنها و خباثتهای سیاسی آنها بر روحیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ملت ایران اثری ندارد

    موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



     [ 12:05:00 ق.ظ ]





      شب -قدر   ...

     

    فضیلت شب قدر
    شب قدر از شب‌هاي باعظمت و بااهميت سال است. دليل فضيلت اين شب بر ديگر شب‌ها، اموري است كه در اين شب محقق مي‌شود كه به برخي از اين فضيلت‌ها اشاره مي‌كنيم:
    1.آمرزش گناهان: امام صادق عليه السلام فرموده است: شب قدر آغاز و انجام سال است. امام كاظم عليه السلام فرموده است: هر كس‏ شب‏ قدر غسل كند و تا طلوع سپيده شب‏زنده‏داري نمايد، از گناهان خود بيرون مي‏رود.
    2.قلب رمضان: امام صادق عليه السلام فرمود: «از كتاب خدا استفاده مي‌شود كه شماره ماه‌هاي سال نزد خداوند دوازده ماه است و سرآمد ماه‌ها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان، ليلة‌القدر است»

    3.برتر از هزار ماه: نزول همه فرشتگان و روح در شب قدر بر زمين و سلام دادن به بندگان خدا، نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. درباره اين شب در قرآن مي‌خوانيم: «لَيلَةُ القَدرِ خَيرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ» و در دعاي چهل و چهارم از صحیفه سجادیه آمده است: «فَضلُ لَيلَةٌ واحِدَةُ مِن لَياليهِ، عَلَي لَيالي اَلفَ شَهرٍ و سمّاهَا لَيلَةَ القَدرِ؛ فضيلت يكي از شب‌هاي ماه رمضان از شب‌هاي هزار ماه برتر است؛ شبي كه خدا آن را شب قدر نام نهاده است»

    موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



    [یکشنبه 1397-03-13] [ 08:33:00 ق.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    صلی الله علیک با اباعبدالله الحسین . . *باید جواب کار فرهنگی باطل را با کار فرهنگی حق داد*