الهیه
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



صلی الله علیک با اباعبدالله الحسین . . *باید جواب کار فرهنگی باطل را با کار فرهنگی حق داد*



کاربران آنلاین






موزیک



  سلام- صبح -گاهی   ...

سلام های سوزناک وعاشقانه امام زمان (عج)به امام حسین(ع) در زیارت ناحیه مقدسه:

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامي بِلا مُعين،
سلام بر آن مدافعِ بى ياور،

أَلسَّلامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضيبِ،
سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده،

أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ،
سلام بر آن گونه خاك آلوده،

أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّليبِ،
سلام بر آن بدنِ جامه به غنیمت رفته ،

أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيبِ،
سلام بر آن دندان هایی که با چوب خیزران زده شده ،

أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ،
سلام برآن سرِ بالاى نيزه رفته…

 

موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



[شنبه 1396-12-26] [ 10:58:00 ق.ظ ]





  معرفی ـ شهید   ...

ســـــالروز_شھادت_سردار_علیرضاجبلے

قائم مقام فرمانده گردان حضرت علی اکبر (ع)لشکرمکانیزه31عاشورا

در سال 1339 در محله ی امیرخیز تبریز به دنیا آمد و در نهایت در 22 اسفند سال 1363 در عملیات بدر شربت شهادت را نوشید و به لقاالله پیوست.

در سال 1339 در محله ی امیرخیز تبریز به دنیا آمد ، خانه ای که او در آن رشد کرد و به سن جوانی رسید ، در بین دو خانه ای قرار داشت که هر یک ، شهیدی را به انقلاب تقدیم کرده بودند که یکی از آن دو شهید مقصود محمد پور بوده است.

شهید علیرضا جبلی ضمن برخورداری از تربیت دینی پدری بزرگوار ، از وجود راهبرانی چون مقصود محمد پور نیز بهره های فراوانی برد.

در دوران دبیرستان حضوری مستمر و گسترده در فعالیت های انقلابی داشت. او مسجد شعبان را که محل سخنرانی علمایی چون آیت الله قاضی طباطبایی بود و ساواک حساسیت خاصی نسبت به آن داشت ، به عنوان پایگاهی برای خود برگزید و رابط علمای انقلابی و دوستداران انقلاب گردید.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، موفق به کسب دیپلم ریاضی و فیزیک از دبیرستان دهخدا گردید و بی درنگ برای پیوستن به سپاه پاسداران اقدام کرد.

پس از گذراندن یکی از دوره های آموزش چریکی (( سعید گلاب بخش )) ، برای مبارزه با ضد انقلاب راهی کردستان شد.

حدود دو ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی ، به جبهه های جنوب رفت و طولی نکشید که به گروه چریکی علی تجلایی پیوست و یکی از حماسه سازان واقعه ی سوسنگرد شد. به گونه ای که شهید علی تجلایی به مسئولین سپاه در تبریز سفارش نمود که از استعداد های درخشان او در امور نظامی ، برای بالابردن کیفیت آموزش نظامی استان استفاده کنند.

زمانی که سوسنگرد در آستانه ی سقوط قرار گرفته بود ، علی تجلایی مدخل ورودی یکی از خیابان های مهم و حساس شهر را به او می سپارد و از وی می خواهد تا از نفوذ نیرو های عراقی به داخل شهر جلوگیری کند. شهید جبلی تا رسیدن نیرو های کمکی ، به تنهایی در این پست باقی می ماند و سدی می شود در برابر دشمن تا دندان مسلح و تانک های پیشرفته آن ها.

بدین ترتیب فرماندهان ، او را در بخش آموزش سپاه ، در پادگان سیدالشهدا به یاری می گیرند ، اما از سوی دیگر فرماندهانی چون مهدی باکری از مسئولین آموزش می خواهند تا وی را به واحد های رزمی انتقال دهند.

سرانجام یکی از فرماندهان آموزش منطقه ، مسئولیت واحد تحقیق و پژوهش پادگان سیدالشهدا را به جبلی واگذار می کند تا از سویی نقش خود را در ارتقا آموزش ایفا کند و از سوی دیگر بتواند به هنگام عملیات ها در مناطق عملیاتی حضور یابد.

در عملیات های متعددی از ناحیه سر ، گردن و کتف مجروح می شود. در یکی از عملیات ها سرش هرف ترکش قرار می گیرد و زخمی کاری بر می دارد و سرانجام در بیست و دوم اسفند ماه سال 1363 در عملیات بدر در حالی که هدایت گردانی از گردان های لشگر سرافراز عاشورا را بر عهده داشته است ، تیر دشمن قلبش را می شکافد و به لقای الهی می پیوندد.

پیکر وی را در مزار شهدای قبرستان وادی الرحمت تبریز به خاک می سپارند.

موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



[سه شنبه 1396-12-22] [ 11:12:00 ق.ظ ]





  معرفی ـ شهید   ...

#سالروز_شھادت_نوجوان_مرحمت_بالازاده

تاریخ تولد: ۱۳۴۹/۳/۱۷
تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۱
محل شهادت: جزیره مجنون از جزایر جنوب

در هفدهم خردادماه 1349 در یك كیلومتری تازه كند «انگوت» در روستای «چای گرمی»، خانواده ای صاحب فرزندان دوقلویی می شوند كه یكی از آنها نیامده به سوی پروردگار بر می گردد و آن یكی برای خانواده اش تحفه ای می ماند. خانواده نام “مرحمت” را برایش بر می گزینند.

پدرش “حضرتقلی” در روستاهای اطراف دستفروشی می كرد و مادرش هم به كارهای خانه مشغول بود. مرحمت از اوایل كودكی جسور بود به طوری كه مادرش به او می گوید: «می ترسم چشم بخوری و نظر شوی»

بالاخره تحصیلاتش را تا ابتدایی ادامه می دهد و همین مواقع مصادف می شود با پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن شروع جنگ تحمیلی.

مرحمت دیگر نمی تواند تحمل كند و می خواهد در دوران ابتدایی به جبهه اعزام شود ولی هیچ كس تصورش را هم نمی كند كه او می خواهد به مناطق عملیاتی برود.

بالاخره مرحمت وارد بسیج می شود و توانایی های خود را نشان می دهد. در پایان دوره آموزشی در امتحان تیراندازی، مرحمت در كل گردان نفر پنجم شده و تعجب همگان را برانگیخته بود. ولی با تمام اینها به خاطر سن كمش با اعزام او مخالفت می كردند. چندین بار در مراحل اعزام در گرمی و اردبیل، و در خان آخر در تبریز اجازه اعزام به او داده نمی شود.

مرحمت سرش را پائین انداخته و با حسرت می گوید: “اینها به من می گویند سن تو كم است اما خیال كرده اند، هر طوری شده من باید خودم را به جبهه برسانم”

او به هر دری می زند تا اینكه فرجی پیدا شود. اما واقعاً هم سن و هم هیكل او در قد و قواره جنگ نبود.

مرحمت تكلیف خود را شناخته بود و بر اساس آن تكلیف باید به جبهه می رفت، لذا برای رسیدن به هدف، تصمیم بزرگی می گیرد و خود را به تنهایی و با مشقت هر چه تمام تر به پایتخت می رساند و به ملاقات رئیس جمهور می رود. با چه مشكلاتی وارد ساختمان ریاست جمهوری می شود، بماند.

رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله را ملاقات می كند. در آن ملاقات به حضور حضرت قاسم (ع) در واقعه عاشورا و 13 ساله بودن آن بزرگوار اشاره می كند و می گوید “اگر من 12 ساله اجازه حضور در جبهه ندارم، پس از شما خواهش می كنم كه دستور بدهید بعد از این روضه حضرت قاسم (ع) خوانده نشود.”

حرف های مرحمت رئیس جمهور را تحت تأثیر قرار داد و ایشان دست خطی با این مضمون می نویسد كه «مرحمت عزیز می تواند بدون محدودیت به منطقه اعزام شود» یعنی مجوزی بسیار معتبر كه نوجوانی با این قد و قواره ولی شجاع و نترس از رئیس جمهور می گیرد، جای هیچ حرفی و حدیثی را باقی نمی گذارد.

توانایی های او در منطقه عملیاتی و در چندین عملیات، رابطه او با شهید باكری و اینكه شهید باكری به منظور تبلیغ و روحیه دادن به رزمندگان دیگر كه چنین فردی با سن كم، رو در روی دشمن می ایستد و جان فشانی می كند، مرحمت را برای دیگران الگویی می خواند.

مرحمت با آن جثه كوچك، قیافه معصومانه و دوست داشتنی، به فرمانده روحیه بچه ها تبدیل شده بود. نقل داستان و رشادت ها و شجاعت های او در میدان نبرد، موجب تقویت روحیه رزمندگان بود.

مرحمت در یكی از عملیات ها كه در حال برگشت به موقعیت خودشان بود، با نیروهای دشمن مواجه می شود و این در حالی بوده است كه آن شهید قهرمان اسلحه ای هم در اختیار نداشته است، ولی ناگهان متوجه شیئی می شود و آن را بر می دارد و به عربی می گوید: “قف” یعنی “ایست” آنها از ترس و وحشت تسلیم او می شوند و مرحمت در تاریكی شب آنها را به مقر می آورد.

افسر عراقی دستگیر شده به فرمانده ایرانی می گوید: “می خواهم از شما یك سوال بپرسم. من خودم در چند كشور دوره چریكی دیده ام ولی تابحال اسلحه ای كه سرباز شما بدست داشت را ندیده ام” نگو كه مرحمت كه به دستشویی رفته بود و اسلحه هم نبرده بود، متوجه اگزوز لودر می شود كه به زمین افتاده و آن را بر می دارد و عراقیها هم از خوفی كه خداوند بر دل آنها گذاشته بود، آن را اسلحه ای پیشرفته می بینند و مرحمت برای اینكه نیروهای دشمن را خوار و ذلیل نشان بدهد، به جای اینكه اگزوز را بیاورد آفتابه را می آورد و می گوید “من با این اسلحه شما را اسیر گرفته ام” این حرف باعث انفجار خنده در بین رزمندگان اسلام و باعث شرمساری نیروهای عراقی می شود.

مرحمت حدود سه سال در جبهه ها، جنگ كرده بود تا اینكه 21 اسفند 1363 در عملیات بدر در جزایر جنوب به درجه رفیع شهادت كه كمتر از آن حق او نبود نایل می آید.

#شادی_روحش_صلوات

موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



[دوشنبه 1396-12-21] [ 11:51:00 ق.ظ ]





  جملاتی در مقام شهید   ...

مقام شهدا

 این وعدة خداست که حق الناس را نمی بخشد! خون شهدا حق الناس است، نمی دانم با این حق الناس بزرگی که به گردن ماست، چه خواهیم کرد؟!

 کاش گناهان ما هم مثل گناهان شهدا (ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت) بود!

 سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند. سلام بر شهدا!

 

موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



 [ 11:30:00 ق.ظ ]





  روانشناسی   ...

هرگز به صورتی پنهانی و يواشكی، فرزندتان را ترك نكنيد، حتی اگر با ديدن شما هنگام ترك خانه گريه مي كند.

ايده آل اين است كه؛ مادر تا دو، سه سالگی كه كودكش اضطراب جدايی دارد از او جدا نشود، اما اگر مجبور به جدا شدن هستيد حتما با او خداحافظی كنيد.

در غير اين صورت وحشت ترك شدن و تنها ماندن، همه عمر همراهش خواهند ماند و اعتماد به افراد نزديك زندگيش را از دست خواهد داد.

ارتباط سالم و وابستگی كودك به مادر، در دو سال اول زندگی، پايه روابط عاطفی فرزند شما در بزرگسالی خواهد بود.

موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



 [ 08:37:00 ق.ظ ]





  خلاصه تمامی ادعیه   ...

#خلاصه- تمامی - ادعیه -در -چهار _جمله…

 روزی شخصی خدمت حضرت امیرالمؤمنین عليه السلام می رود و می‌گوید: یا امیر بنده به علت مشغله زیاد نمی توانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟

 حضرت امیرالمؤمنین امام علی عليه السلام فرمودند: خلاصه تمام ادعیه را به تو می گویم، هر صبح که بخوانی، گویی تمام دعاها را خواندی.


# “الحمدللّه علی کل نعمة”
 خدا را سپاس و حمد می گویم برای هر نعمتی که به من داده است."و اسئل اللّه من کل خیر”
 و از خداوند درخواست می کنم هر خیر و خوبی را

“و استغفر اللّه من کل ذنب”

 و خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم.

“و اعوذ باللّه من کل شر

و خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها.

موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



[یکشنبه 1396-12-20] [ 10:42:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
صلی الله علیک با اباعبدالله الحسین . . *باید جواب کار فرهنگی باطل را با کار فرهنگی حق داد*