الهیه
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



صلی الله علیک با اباعبدالله الحسین . . *باید جواب کار فرهنگی باطل را با کار فرهنگی حق داد*



کاربران آنلاین

  • زفاک
  • ریحانه مقدم
  • زهرا بانوی ایرانی





  • موزیک



      #همنوا -با -ابوحمزه   ...

    أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیم . قُلْ مَا یَعْبِأَ بِكُمْ رَبّی لُولا دُعاكُمْ (1)

    یكی از آداب و سنن دعا همین است. وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در سحرهای ماه مبارك رمضان ذات أقدس إله را حمد می‌كند و او را شایسته حمد و ثناء می‌داند و همین را زمینه اجابت دعا می‌شمارد . عرض می‌كند:

    “اَلحَمْدُ للهِ الَّذِی یُجِیبُنِی إذا دَعَوتُهُ وَ إنْ كُنْتَ بَطِیئاً حِینَ یَدعُونَی” .

    خدا را من حمد می‌كنم كه وقتی او را می‌خواهم و می‌خوانم ، مرا اجابت می‌كند. گرچه هر وقت او مرا خواست، من با كُندی به طرف او حركت می‌كنم و گاهی هم ممكن است این راه را طی نكنم.

    خدا را من حمد می‌كنم كه وقتی او را می‌خواهم و می‌خوانم ، مرا اجابت می‌كند. گرچه هر وقت او مرا خواست، من با كُندی به طرف او حركت می‌كنم و گاهی هم ممكن است این راه را طی نكنم.
    و خدای را حمد می‌كنم كه هر وقت چیزی خواستم به من عطا می‌كند، گرچه هر وقت او دستور انفاق مالی داد من بُخل می‌ورزم . و خدای را حمد می‌كنم كه هر وقت خواستم با او ندائی در میان بگذارم، بدون واسطه و بدون شفیعی كه از من شفاعت بكند او مرا می‌پذیرد.

    این دعای ابوحمزه ثمالی را باید با سائر ادعیه امام سجاد شرح كرد. وجود مبارك امام سجاد در صحیفه سجادیه دارد كه: خدایا! سه چیز مانع دعا كردن من است و یك چیز من را به دعا كردن تشویق می‌كند.

    اما آن سه چیزی كه حاجب است، نمی‌گذارد من دعا بكنم؛ یكی این كه شما مرا امر كردی به واجبات و مستحبات، امر كردی و من در اطاعت امر كُندی كردم و انجام ندادم . دوم این كه مرا از بعضی از امور نهی كردی و من متأسفانه مرتكب مَنهیّ عنه تو شدم. سوم این كه نعمت‌های فراوانی به من دادی، من به جای شكر نعمت، كُفران نعمت كردم و حقّ شناسی نكردم . این سه امر حاجب و مانع نیایش و دعای من است كه من به خودم اجازه نیایش نمی‌دهم و آنها جلوی نیایش من را هم می‌گیرد.

    اما یك چیز است كه من را وادار به نیایش می‌كند و دعای من را هم مستجاب می‌كند و آن تفضّل و بزرگواری و احسان ابتدائی توست. خدایا ! تو در برابر كار پاداش نمی‌دهی! تمام لطف‌های تو احسان است و تمام منّت‌های تو ابتدا . مِنَنُكَ ابْتِداء . مسبوق به استحقاق نیست . چون روی لطف رفتار می‌كنی، بنابراین من هم به خودم اجازه نیایش و دعا می‌دهم.

    در همین دعای ابوحمزه ثمالی عرض می‌كند: اَلحَمدُ للهِ الَّذِی أسئَلُهُ فَیُعْطِیَنِی وَ إنْ كُنْتُ بَخِیلاً حِینَ یَسْتَقْرِضُنِی . خدای را حمد می‌كنم كه هر چه از او خواستم به من می‌دهد و اگر خود خدا از من استقراض كند به عنوان قرض الحسنه من كُندی می‌كنم و بُخل می‌ورزم . در قرآن هم فرمود: هآ أنْتُمْ هؤلآءِ تُدعَونَ لِتُنْفِقُوا وَ مِنْكُمْ مَنْ یَبْخَل وَ مَنْ یَبْخَل فَإنَّمَا یَبْخَلُ عَلی نَفسه(2). فرمود: شما كسانی هستید كه دعوت می‌شوید در راه خدا انفاق كنید، ولی برخی از شما بُخل می‌ورزند باید مستحضر باشند كه علیه خود بُخل می‌ورزند.

    بعد عرض می‌كند: خدای را شكر می‌كنم كه هر وقت من خواستم با او تنها باشم و كسی مرا همراهی نكند، خدا مرا راه می‌دهد. گاهی انسان می‌خواهد شفیع بیاورد، ولی شفیع ندارد و خداوند هم آخَرُ مَنْ یَشفَع است و آخَرُ مَنْ یَشفَع أرحَمُ الرَّاحِمین.

    شفیع جناح طائر است. جناح سائل است كه با وسیله شفیع انسان توان پرواز دارد. ولی گاهی انسان بی پر است. شفیعی ندارد. قدرت استشفاء ندارد و اگر هم استشفاء كرد كسی از او شفاعتی را به عمل نمی‌آورد.

    خدای را حمد می‌كنم كه هر وقت چیزی خواستم به من عطا می‌كند، گرچه هر وقت او دستور انفاق مالی داد من بُخل می‌ورزم .
    آنگاه وجود مبارك امام سجاد وصف دیگری كه برای داعیان لازم است ذكر می‌كند. داعی باید در خوف و رجاء موحّد باشد. عرض می‌كند:

    “وَالحَمدُ للهِ الَّذِی اَدعُوهُ وَلا اَدعُوا غِیرَهُ وَ لُو دَعُوتُ غِیرَهُ لَمْ یَستَجِب لِی دعائی .”

    خدای را شكر می‌كنم كه من فقط او را می‌خوانم . غیر او را نمی‌خوانم . اگر غیر او را بخوانم ، استجابت نمی‌كنم . چون كار از غیر او ساخته نیست . چنین كه در طلیعه امر هم گذشت مِنْ إینٍ لِیَ الخِیرُ یا رَبِّی وَ لا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِكْ.

    در امید انسان، باید موحّد باشد. چنین كه در خوف هم باید موحّد باشد. یك موحّد در تمام شئون موحّد است. می‌گوید: “إنِّ الصَّلاتِی وَ نُسُكِی وَ مَحیایَ وَ مَماتِی للهِ رَبِّ العالَمِین."(3) ممكن نیست كسی موحّد ناب باشد، توحیدش صحیح باشد، از غیر خدا بترسد. یا ممكن نیست كسی توحیدش تامّ باشد و به غیر خدا تكیّه كند و امیدوار باشد. لذا عرض می‌كند:

    “وَالحَمْدُللهِ الَّذِی اَرجُوهُ وَ لا اَرجُوا غِیرَهُ .”

    به غیر خدا امیدوار نیستم . چرا ؟ برای این كه: وَ لُو رَجُوتُ غِیْرُهُ لَأخْلَفَ رَجائی . اگر من به غیر خدا امیدوار باشم یا كار از دست آنها ساخته نیست، یا اگر ساخته باشد خُلفه رجاء می‌كنند؛ یعنی به امید من بها نمی‌دهند. در حقیقت از غیر خدا كاری ساخته نیست.

    چون هر چه در جهان امكان یافت می‌شود مظاهر قدرت خدایند وَ للهِ جُنُودُ السَّمواتِ وَالأرض(4) است، للهِ خَزائِنُهُ السَّمواتِ وَالأرض است وَ مَا یَعلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إلا هُو(5) و مانند آن است. بنابراین یك موحّد در خوف و رجاء موحّد خواهد بود. بعد عرض می‌كند: خدا را شكر می‌كنم كه ما را به خودش واگذار كرده است.

    و با واگذاری به خود مایه كرامت ما را تأمین كرده است. و ما به غیر خودش واگذار نكرده است كه مورد اهانت ما باشد. خدا اگر ما را به خودمان واگذار كند یا به غیرمان واگذار كند مورد وهن ما و سستی ما و اهانت ما خواهد بود. ما می‌شویم موهون و خار و ذلیل. چرا ؟ چون اگر اَلعِزَّةُ للهِ جَمِیعاً (6)، اگر تمام عزّت مال خداست، اگر خدا انسان را به غیر خدا واگذار كند، چه به خودش واگذار كند، چه به افراد دیگر چنین كسی ذلیل خواهد بود.

    برای این كه عزّت فقط از ناحیه ذات أقدس إله است . و خداوند با این كار كه ما را به خودش واگذار كرده ، به غیر خودش واگذار نكرده، ما را از ذلیل و فرومایه شدن رهائی بخشید و عزیز و گرامی قرار داد.

    وَالحَمْدُ للهِ الَّذِی تَحَبَّبَ إلَیَّ وَ هُوَ غَنِیٌّ عَنّی . وَالحَمْدُ للهِ الَّذِی یَحْلُمُ عَنّی حَتّی كَأنّی لا ذَنْبَ لِی فَرَبِّی أحمَدُ شِیءٍ عِنْدِی وَ اَحَقُّ بِحَمْدِی .

    خدا از هر موجودی حمیدتر، محبوب‌تر و شایسته‌تر برای حمد است . چرا ؟ برای این كه خدا خود را دوست ما معرفی كرده است . فرمود: إنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی یُحبِبْكُمُ الله (7). خدا بندگانش را دوست دارد.

    مؤمنین را دوست دارد و مانند آن تَحبُّب كرده، اظهار محبّت كرده. نسبت به ما دوستی می‌كند با این كه از ما بی‌نیاز است كاملاً، این یك. خدا از زشتی‌های ما صرف نظر كرده، حلیمانه با ما برخورد كرده كه گویا اصلاً گناهی از ما سر نزده، دو . وَ هُوَ یَحلُم . از این جهت خدا محمودترین اشیاء و شایسته‌ترین اشیاء به حمد است. برای این كه در كمال بزرگواری و بی‌نیازی خود را نسبت به ما محبّ نشان می‌دهد. و در كمال حلیم و صبور و بردبار بودن از همه گناهان ما می‌گذرد كه گویا اصلاً گناهی از ما صادر نشده است. خوب چنین موجودی دارای بهترین نعمت است و نعمت او هم به ما می‌رسد، لذا شایسته بهترین نعمت است و نعمت او هم به ما می‌رسد، لذا شایسته بهترین حمد است. غیر خدا نه از ما بی نیازند، نه نسبت به ما تَحبُّب دارند، اظهار محبّت می‌كنند. نه از لغزش‌های ما می‌گذرند.

    پس شایسته حمد نیستند. در اینگونه از موارد احمد بودن و أحقّ به حمد بودن أفعَل تعیینی است نه تفضیلی. یعنی تنها كسی كه شایسته حمد است خدای سبحان آن است. امیدواریم خدای سبحان حمد و ثنای همگان را بپذیرد.

     

     

     

    موضوعات: عمومی  لینک ثابت



    [سه شنبه 1397-03-08] [ 08:14:00 ق.ظ ]





      #همنوا -با -ابوحمزه   ...

    الهی! لا تُؤدِّبنِی بِعُقُوبَتِكْ وَلا تَمْكُرْ بِی فِی حِیلَتِكْ. مِن إیْنٍ لِیَ الخِیرُ وَلا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِكْ. وَ مِنْ إیْنٍ لِیَ النَجاهُ یا رَبّی وَلا تَستَطاعُ إلا بِكْ . لَا الَّذِی أحسَنَ استَغْنی عَنْ عُونِكَ وَ رَحمَتِكْ. وَ لَا الَّذِی أسآءَ وَاجتَرَأ عَلَیْكَ وَ لَمْ یُرضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدرَتِكْ
    یعنی خدایا! گرچه ما در اثر گناه استحقاق داریم كه به عقب و به دنبال گناه عقوبت بشویم. آن تنبیه و كیفر را می‌گویند: (عقوبت) . چون تعاقِب و در عقب گناه پدید می‌آید. عرض می‌كند كه ما در اثر گناه گرچه استحقاق تأدیب داریم كه ما را اَدب بكنی و گرچه در اثر كارهای ناروا كه كردیم استحقاق داریم كه شما با آن حیلت الهی و مكر الهی كه وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ الله وَ اللهُ خِیرُ المَاكِرین(2)، مكر كنی و با حیلتی كه داری نگذاری ما به مقصد مشئوم مان برسیم . چون خداوند حائل خوبی است.
    نمی‌گذارد افراد به آن مقصد مشئوم شان برسند. و مكر هم استفاده كردن از وسائل مرموز است. خدا تمام وسائل را در اختیار دارد وَ عِندَاللهِ مَكرُهُمْ وَ إنْ كَانَ مَكرُهُمْ لَتَزُولُ مِنْهُ الجِبال.(3) چون این چنین است خداوند توان آن را دارد كه مكر ماكران را به خود آنها برگرداند. و نگذارد با ایجاد آن حائل كه آن حائل را و ایجاد حائل را حیلوله و حیله می‌گویند، نگذارد با ایجاد حائل كسی به مقصد برسد. امام سجاد سلام الله علیه عرض می‌كند: خدایا! ما را در اثر گناهانمان عقوبت نكن! در اثر مكر و بدرفتاری‌مان مبتلا به مكر و حیله خود قرار نده! هیچ كس به هیچ مقصدی نرسیده است، مگر به فیض و فوز تو ! و هیچ كسی از شرّ نرهیده است، به خیر نرسیده است، مگر به عنایت تو .
    امام سجاد سلام الله علیه عرض می‌كند: خدایا! ما را در اثر گناهانمان عقوبت نكن! در اثر مكر و بدرفتاری‌مان مبتلا به مكر و حیله خود قرار نده! هیچ كس به هیچ مقصدی نرسیده است، مگر به فیض و فوز تو ! و هیچ كسی از شرّ نرهیده است، به خیر نرسیده است، مگر به عنایت تو .

    موضوعات: عمومی  لینک ثابت



    [یکشنبه 1397-03-06] [ 08:46:00 ق.ظ ]





      #همنوا ـ با ـ ابوحمزه   ...

    ویژگی های دعای ابوحمزه ثمالی
    ویژگی های منحصر به فرد این دعا آن را در شمار ادعیه هایی قرار داده است که خواندن آن علاوه بر قرب معنوی ،توحید را نیز آموزش می دهد و اما در مورد ویژگی های این دعا:
    ابتدا اینکه این حدیث و دعای نورانی از نظر سند تام است.. هم از نظر محتوا و هم از نظر طریق و سند موثق است و نشان دهنده ی این است که تردیدی نیست که این حدیث از جانب معصوم به دست ما رسیده است.
    مطلب دوم آن است که همانطوری که قرآن یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً، یَنْطِقُ بَعضُهُ بِبَعض، یَشهَدُ بَعضُهُ بِبَعض، آیات را باید با یکدیگر تفسیر کرد. ادعیه و احادیث نیز این چنین است اگر ما خواستیم دعاها را خوب تفسیر کنیم، باید از یکدیگر کمک بگیریم .برخی از دعاها شاهد و مفسّر دیگرند. مخصوصاً آنچه که از امام سجاد سلام الله علیه در این زمینه رسیده است. یعنی صحیفه سجادیه یک شرح نورانی است برای دعای ابوحمزه ثمالی است.
    مطلب بعدی آن است که در این ادعیه کلمه بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم در طلیعه و آغازش نیست. با این که به ما دستور دادند هر کاری که شروع می‌کنید اول نام ذات أقدس إله را ببرید.همین دعای ابوحمزه ثمالی گرچه اولش بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم ندارد، اما اول «الهی» و مانند آن است . پس به نام خدا شروع شده است و مشمول آن احادیثی نخواهد بود که هر کاری که به نام خدا شروع نشده است، ابتر و بی نتیجه است.
    مطلب بعدی آن است که این دعای نورانی، فرازهای گوناگون و جمله‌های متعددی دارد. همه اینها یک سطح نیست. چون همه دعا کنندگان یک سطح نیستند.بعضی مشکل خوف دارند، بعضی در مرحله رجاء مشکل دارند بعضی دیگر مشکلات دیگر دامنگیر آنها شده است. لذا این دعای جامع برای همگان سودمند است .البته بحث‌های محوری این دعا همان مسئله توحید است که در خِلال این مسائل بازگو می‌شود.
    پنجمین ویژگی این دعای نورانی این است که مى بینى که این دعا چقدر با دقت حالت هاى روحى تو و گره هاى روانى تو را باز مى کند. هنگامى که در وحشت تنهایى هستى، از همراهى و حتى شروع او، محبت ها و کرامت هاى او، براى تو تصویرها مى کشد، که پیش از آگاهى تو و نیاز تو، داده ، پس بعدها دریغ نمى کند. او به خاطر ما نداده که به خاطر ما از ما بگیرد و هنگامی که از فضل و رحمت او گفت و گوها کرده هشدار می دهد که با این کرامت و رحمت ، مرا از این گناه ها و جرم ها جدا کن. مرا با این ها ادب کن و بساز.
    و اما ششمین ویژگی در دعای ابوحمزه ثمالی برخی اوصاف خدای تعالی آمده است و بیان شده كه تمام عظمت‌ها و تمام بزرگی از اوست؛ همچنین، در برخی فرازها به مسئله «روش‌شناسی» شناخت خدا پرداخته شده و بیان شده كه آیا انسان باید خدای تعالی را از آثارش بشناسد؟ یا این ‌كه انسان باید از خود خدا به شناخت او برسد؟ در این دعا اعلام می کند که انسان، خدا را به وسیله خدا بشناسد. خدا راهنمای انسان است و اگر خدا كسی را راهنمائی نكند نمی‌تواند خدا را بشناسد . و خدا راهنمائی‌های فراوانی را اِعمال كرده است تا برای شناخت خدا از خود خدا شروع کنند.

    موضوعات: وقایع روز  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1397-03-02] [ 12:13:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    صلی الله علیک با اباعبدالله الحسین . . *باید جواب کار فرهنگی باطل را با کار فرهنگی حق داد*